
تغییر کاربری اراضی و غیرفعال شدن تولید در گیلان؛ محصول مدیریت غلط و بی تفاوتی نمایندگان استان
یحیی عزیزی گفت: ریشه وجود موانع توسعه اشتغال و تولید در استان گیلان ضعف مدیران و نمایندگان مجلس استان طی سالیان متمادی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی درفک خبر، یحیی عزیزی (کارشناس کشاورزی و فعال اجتماعی در استان گیلان) با اشاره به موضوع آسیب خصوصیسازی به صنایع جنوب استان گیلان و تغییر کاربری گسترده اراضی کشاورزی و صنعتی منطقه (به ویژه منطقه رودبار، منجیل، لوشان و…) از بیتدبیریهایی که منجر به راکد و غیرفعال شدن صنایع و تولید در این منطقه شده است، انتقاد کرد.
عزیزی با بیان اینکه «خصوصیسازی غلط آسیب جدی به تولید و کسب و کار در منطقه جنوب استان گیلان (رودبار، منجیل و. .) زده است» گفت: خصوصیسازی در اصل ۴۴ قانون اساسی و ابلاغیه مربوط به آن مورد دفاع قرار گرفته اما با شرایط بسیار خاصی بحث امکان واگذاری مطرح شده است و خصوصیسازیهای صورت گرفته کاملا با این شرایط ابلاغ شده مغایرت دارند.
وی با اشاره به اینکه «رانتها و روابط و فقدان مدیریت در استان گیلان باعث ضربه خصوصی سازیهای کنترل نشده به تولید شد» اظهار کرد: در شرایطی که استان گیلان این ظرفیت را دارد که از نظر صنعتی استان نمونه در اشتغالزایی باشد، شاهد این هستیم که استان گیلان بین دو گزینه که استانی صنعتی یا کشاورزی باشد بلاتکلیف است. برای مثال گیلان به شدت مستعد توسعه صنعت فولاد (به واسطه وجود آب) بوده است. اما هرگز چنین صنعتی وارد استان نشده است.
این نیروی وزارت جهاد کشاورزی با بیان اینکه «فقر گستردهای زیر سرسبزی و زیبایی استان گیلان پنهان است» گفت: موانعی که برای جذب سرمایهگذار در استان گیلان ایجاد میشود بیشتر از هر استان دیگر کشور است. ریشه این موانع مشکلات مدیریتی و ضعف نمایندگان مجلس این استان طی سالیان متمادی است. این درحالی است که استان گیلان طی این سالها دچار یکی از پایینترین نرخهای رشد جمعیتی در کشور بوده و به همین ترتیب نرخ اشتغال پایینی نسبت به ظرفیت خود دارد و مسئولین استانی و نمایندگان ادوار مختلف نسبت به این موضوع به هیچ وجه پاسخگو نیستند.
عزیزی با تاکید بر این مطلب که نوعی واگرایی و تشتت فرهنگی در استان گیلان وجود دارد که از عوامل عدم توسعه اشتغال و تولید در این منطقه است، ادامه داد: قاعدتا روند چند دهه توسعه نیافتگی تولید و اشتغال را به گردن یک دولت (مثل دولت سیزدهم) نمیتوان انداخت. هر کشوری که تولید بیشتری داشته باشد، ظرفیت اشتغال بیشتر را نیز دارد. این قاعده درباره استانهای مختلف نیز صدق میکند. ما سالهاست که تراز تجاری منفی داشته و در این رابطه باوجود ظرفیت همسایگان نمیتوان موضوعاتی مانند تحریم را بهانه کرد.
وی با بیان اینکه «علت تغییر کاربری اراضی از تولیدی به مسکونی در استان گیلان ناشی از به صرفه نبودن اقتصادی تولید در این استان است» افزود: وقتی فرد در زمین یک هکتاری خود هر اقدامی به جز تولید صنعتی و کشاورزی انجام دهد، سود بیشتری میبرد، نمیتوان انتظار این را نداشت که جمع گستردهای از مالکین استان به سمت تغییرکاربری غیرقانونی یا قانونی اراضی حرکت نکنند. تمام پارامترها و شاخصهای کشاورزی نوین در جهان قابل استفاده در ایران است اما در کشور استفادهای از آن نمیشود که این نیز یک نوع ضعف مدیریتی است.
این فعال اجتماعی استان گیلان تصریح کرد: در شرایطی که زراعت برنج به نحوی است که هزینه تولید بیش از قیمت اولیه فروش است و وضعیت باغات ما نیز به این نحو است، ساختار اقتصادی قاعدتاً به سمت تغییرکاربری گسترده اراضی استان حرکت میکند. تولید صنعتی نیز در این شرایط وضعیت کمابیش مشابهی را دارد. لذا باید برای جلوگیری از بحران تغییر کاربری اراضی تولیدی و کشاورزی باید ایجاد انگیزه کرد و نمیتوان با برخورد پلیسی مقابل این روند ایستاد.
عزیزی با تاکید بر این موضوع که «تعارض منافع کارشناسان و تصمیم سازان استان گیلان و ایجاد باندهای مختلف مانع توسعه تولید و کشاورزی و اشتغال در این منطقه شده است» گفت: شخص آقای رئیس جمهور با یک اراده فراقوهای باید در این مسیر تغییر ریل ایجاد کند و جلوی این وضعیت انسداد اقتصادی را بگیرد.
وی با اشاره به مشکلات منطقه رودبار، لوشان، رستم آباد و منجیل گفت: این منطقه از استان گیلان یکی از غنیترین مناطق معدنی کشور و غنیترین نطقه استان گیلان است. اما باید مشخص شود که سهم استان و منطقه رودبار از این تعداد معادن مختلف منطقه چه بوده و ماحصل فعالیت این مجموعههای معدنی برای ساکنین منطقه چه بوده است. خود امر واگذاری بهرهبرداری معادن به هیچ وجه شفاف نیست. در بحث واگذاری منابع شن و ماسه این منطقه اصلا مشخص نیست واگذاری و برداشت به چه گروهی واگذار شده است. این امری است که مردم نسبت به آن در این منطقه سوال دارند و باید به آن پاسخ داد.
این کارشناس کشاورزی با بیان موضوع اختصاص منابع مالی برای توسعه استانها گفت: در همان دوره دولت نهم و دهم در دهه هشتاد بالاترین منابع برای توسعه استانها اختصاص یافت، اما سوال این است که سهم استان گیلان و شهر رودبار از آن دوره پر درآمد دولت چه بود؟ ضمن اینکه حتی بخش گردشگری ما نیز احیا نشد. در همان دوره که مشکل بحران حریم رودخانه برای منطقه رودبار پیش آمد، رسانهها (به ویژه خبرگزاری ایلنا)، ائمه جماعات منطقه و استان، وزرا و مسئولین پیگیریهایی کردند اما از سوی نماینده مجلس این حوزه انتخابیه هیچ اقدامی صورت نگرفت. در آن پرونده سرمایهها و املاک چندینساله مردم در طرح آبی و سدسازی مورد تهدید قرار گرفت اما شاهد واکنش از وکلای مردم نبودیم.
عزیزی تاکید کرد: ما شاهد آن بودیم که وقتی در پرونده احیای واحدهای تولیدی تلاش شد تا از وزرای مربوطه سوال شده و طرح استیضاح به مجلس برود، نمایندگان منطقه برعکس همه مخالف مطالبهگری از مسئولان دولتی و وزیر مربوطه بودند. طی دو دهه دهها واحد تولیدی، کارخانجات کفش، معادن و ظرفیتها دچار رکود و تعطیلی در منطقه رودبار شدند، اما از سوی نمایندگان مجلس منتخب اقدامی صورت نگرفت. همین مسائل باعث فقیرتر شدن مردم در استان شد. این مشکل نیز از یک نماینده نیست بلکه چندین دوره (۵ مجلس) اخیر منطقه رودبار فاقد نماینده مجلس پیگیر در امور توسعه و اشتغال بوده است.
وی با بیان اینکه «آب سدهای این منطقه به کلی از دسترس مردم خود منطقه رودبار خارج به داخل دشت گیلان و دیگر مناطق منتقل شده است» اضافه کرد: این درحالی است که ما در منطقه رودبار و حومه با مشکل اتصال به شبکه حمل و نقل داخلی استان گیلان مواجه هستیم. تاکنون نیز اگر اقدامات درستی در منطقه صورت گرفته است، ناشی از فشار رسانهای و مطالبهگری مردم و فعالان سیاسی و اجتماعی منطقه که مستقل از نمایندگان گذشته هستند، بوده است و اقدامات صورت گرفته نیز قابل مصادره نیست. لذا باید در انتخاب مدیران و نمایندگان مجلس بسیار باید هوشمندانه عمل کرد.
با سلام
واقعا به عنوان یک شهر وند شهر رودبار وقتی که مستند های تبلیغاتی و به خصوص مناظره های کاندید های انتخاباتی حوزه ی شهرستان رودبار را در شبکه باران و برنامه ی ویژه ی انتخابات سازمان صدا و سیما تماشا کردم واقعا جای تاسف داشت و دارد برای به نظرم تمام شهر وند های شهرستان رودبار که نامزد های انتخابات مجلسی که قرار است موکل منافع و رفع معضلات و مشکلات و بحران های ان ها هستند افرادی بودند و هستند که به هیچ عنوان برنامه ی کاری عملیاتی نسبت به سایر موضاعات ملی حتی بومی هم نداشتند و فقط با شعار زدگی مبتنی بر سیاست زدگی محض و فاقد علم و اطلاع لازم و هیچ شناخت و اطلاعی هم از قوانین جاری و اسناد بالا دستی و جاری و داخلی کشور و نظام وحتی مجلس نداشتند و ندارند و حتی قدرت بیان مناسبی هم نداشتند
این چه مناظره ای بوده که چند نفر هستند اما افرادی و کاندید های مطرح و اصلی و برخی دیگر حضور نداشتند تا در مورد عمل کرد غلط خود پاسخ گو باشند؟!
وقتی برای شفاف سازی در یک برنامه ی مناظره ی تلویزیونی که مخاطب شهرستانی فراوانی هم دارد جا خالی می کنند چه طور می خواهند ادعای وکالت مردم حوزه ی انتخابیه خود را داشته باشند؟!!!
وقتی می گویم که این ها سیاهی لشکر هستند و با اعمال نظارت استصوابی و حتی پیش نهاد خود دفتر نظارت شورای نگهبان در سطح شهرستانی وارد عرصه شدند تا مثلا به زعم نظام آمار مشارکت افزایش پیدا کند و از ان جایی که کاندید های اصلی و وکیل الدوله و حافظ منافع نظام که پایه ی رای حدود ۵ هزار تقریبا به طور ثابت داشتند و هم چنان هم دارند نور چشمی مورد وثوق و تایید نظام و مهندسی معکوس شده و زهر چشم ها گرفته شده و دو روی یک سکه برای در معرض انتخاب مردم قرار گرفتند که هر دو هم رای پایه و هم آرای قومی و محلی خدشان و هم آرای پراکنده را دارند پس دیگر شک و تردیدی در باور این واقعیت و حقیقت تلخ باقی نمی ماند
کاندید های خود فروخته ای هم که به نفع صمد و مهر داد حاضر به اسعفا شدند تا بعد ها امتیاز خواهی و امتیاز گیری کنند هم نامشان در تاریخ ثبت خواهد شد
این چه انتخابات آزاد و سالم و رقابتی است که دو کاندید با شانس پایه ی رای حدود ۵ و مطرح هم زمان تایید صلاحیت کردند و در کنار ان ها بیش از بیست نفر را هم که نا شناس و فاقد پایه ی رای و فاقد قدرت و توان و بودجه ی لازم برای ایجاد موج انتظاری موثر آخر سیاهی لشکر علم کردند که مثلا با این دو رقابت انتخاباتی کنند؟!
حالا عباس صفایی هم به کنار که حدود ۳ تا ۴ هزار رای پایه و متغیر و قدرت جذب رای فرهنگیان و ارزشی های شهرستان را داشت و دارد
مشارکت هم عمدتا از طرف همان افراد و خانواده های ارزشی نما و دین نما و مذهب نما و انقلابی نما و جهادی نما و اصول نما و اجبارا هم توسط قشر کار مند و دانش اموز و نظامی و حوزوی بود و هست
یعنی همان ۱۰% ارزشی نما در مقیاس کل کشور که به نسبت جمعیت حدود ۱۰۰٫۰۰۰ نفر شهرستان رودبار حدود ۱۰٫۰۰۰ نفر و قشر های دیگر با مردم عادی که نام بردم هم شاید حدود ۱۷ تا ۱۸ هزار نفر
یعنی حدود ۳۵%از جمعیت ثابت و سیار ۱۰۰٫۰۰۰ نفری شهرستان رودبار
و به عبارتی:
انتخابات غیر شفاف و غیر سالم و غیر آزاد و غیر رقابتی و البته با قوانین غیر شفاف و بد و نظارت بد و اجرا بد
که منجر به انتخاب تحمیلی یک نماینده ی بد و مجلس بد و قوانین و نظارت و عمل کرد خیلی بد تر خواهد شد که کشور و ملت و نظام و حوزه ی انتخابات را متاثر خواهد ساخت
نماینده ای که صرفا گوش به فرمان حکومتی و حافظ منافع نظام و به نوعی وکیل الدوله بوده و هست
بحث بر اندازان خالص ساز حکومتی ارزشی نما یک واقعیت و حقیقت تلخ و به شدت در حال فرو ریختن ستون های نظام بود و هست چون از مرحله ی تضعیف و بحران هم خطر ناک تر شده و به مرحله ی پایانی خود رسیده
تقصیر را به افراد منتقد و حتی مخالف فاقد تریبون و آزادی عمل لازم نسبت ندهند و اگر به خط پایان رسیدند باور کنند که حاصل عمل کرد خیلی بد خودشان بوده و هست
بی چاره ملت و مردم به خصوص ضعیف جامعه که چه فکر می کردند و چه در انتظار ان هاست…
# سال ۱۴۰۴ _ سال پایان_سال تغییر ساختاری عظیم_ سال آخر الزمانی_ سال مجازات_ سال انتقام_سال رهایی ملت از استبداد و استثمار و استعمار مقدس نما و سال آزادی
آزادی انسان از هر قید و بند خرافی و جعلی و محدودیت های وا پس گرایانه
پیشا پیش بر آدم ها و ملت آزاد اندیش تبریک و مبارک
به روز رسانی پیش بینی نتیجه ی انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره ی ۱۲:
جمعیت ثابت و سیار شهرستان رودبار: حدود ۱۰۰٫۰۰۰ نفر
تعداد افراد واجد شرایط: حدود ۸۰٫۰۰۰ نفر
میزان مشارکت: حدود ۳۵%
میزان آرای باطل: حدود ۱۰۰۰ رای
میزای آرای صحیح: حدود ۲۷٫۰۰۰ رای
۱ – صمد مرعشی: حدود ۱۰٫۰۰۰ رای
۲ – مهرداد گودرز وند چگینی: حدود ۷۰۰۰ رای
۳ – عباس صفایی چرئی: حدود ۳۰۰۰ رای
و سایر کاندید ها در مجموع: حدود ۷۰۰۰ رای یعنی از ۰ تا حدود ۲۰۰۰ رای
نکته ی خیلی مهم و قابل تامل:
در صورت انصراف حتی تمام کاندید های فرعی:
۱ – صمد مرعشی: حدود ۱۴٫۰۰۰ رای
۲ – مهرداد گودرز وند چگینی: حدود ۹۰۰۰ رای
۳ – عباس صفایی چرئی: حدود ۴۰۰۰ رای
دوره ی قبل قطعا دوره ی شانس و اقبال و پیروزی مهر داد که پیش بینی تقریبی اما دقیق من در آرشیو همین سایت خبری و تحلیلی که حدود ۱۶۰۰۰ رای بود و حتی نفرات بعدی موجود و ثبت است
اما این سال و این دوره شانس و اقبال و دوره ی صمد است چون میزان مشارکت پایین تر نسبت به دوره ی قبلی و ارای پایه ی بیش تر در شهر های مختلف و قابلیت جذب ارای پراکنده غیر محلی و قومی و خاندانی و …
نه صمد و نه مهر داد هیچ کدام صالح و حتی اصلح هم نبودند و نیستند و هویت و ماهیت و اخلاق و رفتار فردی و اجتماعی و مالی و سیاسی و عمل کرد نا مطلوب آن ها خود گواه بر این ادعا بوده و هست
به نوعی دو روی یک سکه بودند و هستند
اصلا وقتی مجلس در راس امور نبود و نیست و سفارشی شده مثل یک ماشین ربات برنامه ریزی شدهمنفعل و عمل می کند حالا چه فرقی می کند که صمد پیروز بشود یا مهر داد پیروز نشود؟!
هر دو در دوره های قبلی هم توسط همین نظام ولایی و ارزشی نماهای آن مورد لطف و رد صلاحیت قرار گرفتند و آزمون خود را پس دادند پس نیازی به اعمال ملاحظات و تعارفات خاصی هم نبود و نیست
کاش می شد که یک کاندید درست و حسابی حد اقل با برنامه ی علمی و کار بردی و واقعا مستقل وجود داشت که انسان بداند از حقوق شهر وندی و حقوق اساسی و خصوصی و عمومی و منافع ملی و شهرستانی و شهری و استانی و منافع ملت در برابر ظالمین مسکبر مقدس نما و ارزش نما دفاع کند!!!
دریغ که وجود نداشته و ندارد
دوره ی قبلی رای ندادم و این دوره هم رای نخواهم داد
نماینده ی واقعا مستقلی که دغدغه های من منتقد و مخالف سیاست های تحمیلی نظام را نمایندگی کند وجود ندارد
چشمه از منبع گل الود شده
عمدی هم شده
شهر وند شهر رودبار – پایین بازار