یادداشت روز؛

اتاق فکری جوان، در دولت جوانگرا

محمدحسین صیادپور
تاریخ انتشار: جمعه 21 دسامبر 2018 | 20:54 ب.ظ
اتاق فکری جوان، در دولت جوانگرا درفک خبر: از استراتژی بعنوان هنر کهن ژنرالی و بکارگیری کلیه منابع به منظور تحقق اهداف و یا یک هدف خاص نام برده اند و برخی نیز آن را گزینش آگاهانه خط مشی ها، ایجاد قابلیت ها و تفسیر محیط توسط مدیران ارشد می شناسند، اما هیچ سخنی از اهمیت حضور مشاوران، نخبگان، مدیران صف و حتی […]

درفک خبر: از استراتژی بعنوان هنر کهن ژنرالی و بکارگیری کلیه منابع به منظور تحقق اهداف و یا یک هدف خاص نام برده اند و برخی نیز آن را گزینش آگاهانه خط مشی ها، ایجاد قابلیت ها و تفسیر محیط توسط مدیران ارشد می شناسند، اما هیچ سخنی از اهمیت حضور مشاوران، نخبگان، مدیران صف و حتی ریز مدیران در آن در نظر گرفته نشده و یا اگر نیم نگاهی به آن شده، از الزامات بکارگیری خط مشی ها در مدیران پایین دست و نقش مردم در رشد و پیشرفت سخنی به میان نیامده است.

قابل توجه است که می توان به نفوذ مدیریت استراتژیک در رشد، تعالی جوامع و ارتباط مستقیم و غیر مستقیم آن با آحاد جامعه اشاره کرد اما متاسفانه این مهم نیز یا مورد توجه قرارنگرفته و یا بطور مختصر و بدون تعیین چارچوب و یا حتی افق طرح ریزی حرکتی لاک پشتی داشته و به مرور زمان به بوته فراموشی سپرده شده است.

پر واضح است که در سیستم مدیریتی، هماهنگی های زیر سیستمی و برونی از عوامل ایجاد، رشد، تقویت و به تعالی رسیدن حوزه های مختلف مرتبط با یک جامعه است.

از دیرباز تا کنون بحث طرح ریزی و ایجاد کمیته ها، مشاوران جوان، کارگروه های توسعه با بهره گیری از جلسات، نشست های مکرر و چند ساعته و مکتوب نمودن بسیاری از خط مشی ها و وظایف اعضای ستادها جهت توسعه همه جانبه برگزار، ادامه و در بسیاری از زمان ها کند و متوقف شده است و نمی توان تلاش مدیران ارشد و دیگر فعالان سیاسی و اجتماعی را در این مقال نادیده گرفت اما مهم ترین رکن تداوم این قطار نو ساخته، بهره گیری از نخبگان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی-مخصوصا جوانان کارآمد-در کنار ایجاد آرامش و مهم تر از همه تعیین منابع مالی جهت تحقیق و پژو هش های مربوط می باشد.

بهره گیری از طرح های آمایش و داشته های مورد نیاز، ارائه گزارش صادقانه از وضعیت موجود، مشورت با اعضای کارگروه و ایجاد سند توسعه و چشم انداز کوتاه و میان مدت جهت رسیدن به نتایج ملموس و نسبتا تحول برانگیز، کار مدیرانی است که بر لسان خود پیشرفت و برون آمدن از ایستگاه محرومیت را می پرورانند. در این بین نقش مدیران استراتژیک که در دولت تدبیر و امید کم نیستند و نباید آنها را تنها مدیران ارشد دانست پر رنگ تر می شود.

البته که سرعت تغییر جوامعی که تحت پوشش بخش دولتی قرار دارند آنچنان زیاد است که حتی در برخی از اوقات نمی توان تصمیم برگرفته شده از خرد جمعی را یافت که در طول سال ها بدون تغییر بماند؛ با این اوصاف می توان دریافت که بسیاری از سازمان ها و دستگاه های دولتی برای وظایف و اهداف خود بیانیه های متغییر روزانه تهیه و صادر می کنند که این خود تاثیر بسزا و مستقیمی بر مدیریت استراتژیک دارد؛ چرا که مدیران عالم که در برنامه خود اهداف و چشم انداز را در نظر گرفته و مکتوب می نمایند نمی توانند به تجمیع آراء شورا برسند، چرا که در کارگروه های توسعه، بی شک نیروهایی از دستگاه های دولتی وجود دارند که شاید با خط مشی مورد تایید اکثریت کارگروه های توسعه سازگار نباشند.

در

این میان نقش مدیران استراتژیک و مشاوران باهوش، کارایی و شخصیت تاثیر گذار آنها به وضوح عیان می گردد. آری، بهترین تصمیم در این میان بهره گیری از اتاق فکری است که در حقیقت دارای اندیشه، پشتوانه علمی و خرد جمعی و توانایی مقابله با چالش های ممکن را تسهیل می بخشند.

محققان بر این نکته اتفاق نظر دارند که اتاق فکر و بهره گیری از مشاوران در جوامع توسعه یافته رابط بین مدیران ارشد و مدیران پایین دست و ستادی در سازمان ها بوده و به جهت بهره گیری از همه اندیشه ها، تفکرات و ایده های کارشناسی در حوزه های مرتبط منتج به فرايندي برای ظهور دانش و راهکارهای مقابله با سختی ها و مشکلات است.

ناگفته نماند که بهره گیری از اتاق فکری جوان، نخبه، آشنا به امور و دارای بینش های جامعه پسند، می تواند برخی از تناقض های بخش های دولتی-خصوصی، مردمی- دولتی و… را مرتفع نماید.

با وجود اینکه تاریخچه تشکیل اتاق های فکر به سالهای ۱۹۵۰ بر می گردد اما بهره گیری از آنچه که از گذشته بر جای مانده در تفکر بسیاری از مدیران که خود را مدیر استراتژیک با نگرش جدید و تحول برانگیز می دانند جای ندارد.

نظر بر اینکه دیگر زمان آزمون و خطا گذشته و با توجه به بررسی های کوچکترین اقدام در حوزه های مختلف که نتیجه ساعت ها بحث و بررسی می باشد، ضروری است تمهیداتی به منظور کاهش خطاهای مدیران با بهره گیری از این متاع کم یاب در دستور کار قرار گیرد.

بی شک اداره امور دولتی یعنی تامین منافع عمومی؛ اما آیا یک مدیر دولتی واقعا قانونمند، اجرایی، به فکر منافع عمومی، دارای جامعیت، هدایتگر و نه تنها راننده، دارای خط مشی،دارای نگاه منصفانه، صادق، شایسته سالار، شجاع، کارآمد، دارای مشاوران قوی، ناظر و معتدل می باشد؟

آخرين اخبار
پر بحث ترين
ویروهاستینگ
پست بانک رضایی
لاستیک فروشی حبیبی
زیتون حاج صفری و پسران
کانال تلگرام درفک خبر
کانال درفک خبر
محل كد آمار