15 اسفند روز درختکاری بهانه ای برای دوستی با طبیعت

رضا حیدری

‍  15 اسفند روز درختکاری بهانه ای برای دوستی با طبیعت

به نیمه اسفندماه که می رسیم، عبارتی خاص بر روی صفحه تقویم به چشم مان می خورد: روز درختکاری؛ روزی که باید دست دوستی به سوی طبیعت دراز کنیم و پیوندی عمیق و محکم را با آن برقرار سازیم. وقت آن است که این استوار قامتان را ارج نهیم و به پاس خدماتی که همواره به انسان کرده اند، سپاسگزارشان باشیم.

ما انسان ها بارها و بارها از وجود این نعمات الهی استفاده کرده و شاید به راحتی از کنارشان گذشته ایم. همه ما در سایه سار این درختان لحظاتی را آسوده و دغدغه های مان را فراموش کرده ایم. قامت شان را بریده ایم تا چوب به دست آوریم و لوازم زندگی بسازیم. برگ و میوه های شان را چیده ایم تا نیازهای مان را برطرف کنیم و…

آنها با تمام وجود به ما خدمت کرده اند.

حالا روز درختکاری بهانه ای شده تا در واپسین روزهای سال و با نزدیکی به موسم رویش جوانه ها در طبیعت، لحظاتی را به این موجودات غرق در سکوت بیندیشیم و کمی از دردهایی را که به جان شان روا داشته ایم، تسکین دهیم.

امروز، روز یادگیری‌ست و همه ما باید یاد بگیریم که درختان حق زندگی دارند و باید روز به روز کهن سال تر شوند تا آیندگان ما نیز از آنها بهره ببرند. می خواهیم به رنگ طبیعت در آییم و هر يك از ما درختي بر زمين بكاريم.

لازمه توسعه و پيشرفت هر منطقه اي ايجاد زير ساخت ها ، امكانات و …. كه تا جامعه به نقطه مطلوب خويش دست يابد . اما توسعه كه كه برون رفت ان ضربات و صدمات جبران ناپذير تري باشد مطمئنا عقلاني و منطقي نيست . اگر در همين اطراف خويش بنگريم كه انتقال گاز به روستا ها ، جاده سازي ، سد سازي و ….كه هر يك در جايگاه خويش نقطه مثبت تلقي مي گردند . اما در نگاه ديگر استان گيلان و دو استان همسايه ما شايد تنها سرمايه ارزنده كشور را در خود گنجانده اند كه جنگل هاي كه قدمت ميليون ساله دارند . كه تامين كننده اصلي ترين نياز بشر يعني اكسيژن و توليد آب كه مطمئنا توسعه اي كه اين شاخصه هاي مهم را نداشته باشد ارزشي ندارد . نابودي جنگل هاي اطراف ما به بهانه توسعه كه در بسياري موارد سودجوي دخيل بوده است آينده تاريك را براي ما نويد مي دهد . كه اگر اين رويه بدين صورت به پيش رود روزي توسعه و پيشرفت را به لقايش مي بخشيم كه قطره اي آب و اندكي اكسيژن سالم تنفس نمايم .
راه سازي هاي غير ضروري و غير كارشناسانه ، انتقال خطوط لوله هاي گاز قلب جنگل ها ، صدور مجوز هاي برداشت شن و ماسه ، سنگ و …..بدون حد مرز ، آتش سوزي هاي فراوان عمدي و سهوي ، پيشروي و تصرف عرصه هاي جنگلي ، هجوم آفات به درختان جنگلي و عدم مطالعه و نابودي ، صدور مجوز ها چشمه هاي جنگلي براي پايين دست و ده ها مورد ديگر ….

كه روز به روز زنگ هشدار نابودي جنگل هاي ما به صدا در مي آيد اما همچنان سكونت ، بي تفاوتي كه در برخي اوقات همگام …..كه نچندان زماني به وضعيت جنگل هاي زاگراس ، در شمال ما مواجه خواهيم شد .
پس بيايد كه تا زود دير نشده حركتي در عمل نه در حرف نمايم.