درفک خبر /گردشگری می تواند خیلی از مدل های بومی باشد که وجه تمایز آن در دیگر استان ها نیست،برای این کار باید ابتدا زیر ساخت و مقدمات کار فراهم شود و بعد بوسیله یک مدل بومی که فقط مختص به فرهنگ مردم رودبار است طراحی گردد مثال یکی از این کارها ایجاد موزه باز البته با پوزش نیمه سقف میتواند باشد
ما از دستاورد مارلیک نتوانسته ایم به نحو احسن استفاده کنیم.در رختشورخانه زنجان که عمرش به دویست سال هم نمیرسد با مهارت خاصی توانسته اند با بازسازی و استفاده از فرهنگ عمومی مردم زنجان پای گردشگران را به این موزه باز کنند و درآمد زایی پایدار ایجاد کنند.
حالا مقایسه کنید با مارلیک ما که بیش از سه هزارسال قدمت دارد ..حتی گردشگران اجازه ندارند به این تپه بروند و از نزدیک ببینند…؟! تمام اشیاء و آثار بدست آمده از مارلیک در موزه های دنیا نگهداری می شود اما ما می توانیم این جام ها را بصورت بدلی تهیه کنیم و این موزه اگر فضای باز نیمه سقف باشه خیلی از گردشگران و مسافران را میتونیم به داخل شهر بیاریم …..دوم استفاده از بسترهای سفیدرود هست که نیاز به مجوز از آب منطقه ای هست که در کنارش فضاهای گردشگری و ایجاد آلاچیق های پذیرایی ایجاد کنیم و فضای کسب و کار برای جوانان بیکار رودباری مهیا باشه …با این کار به سه هدف می رسیم :
اول اینکه برای زیتون فروشان مسافر جذب می کنیم و دیگر دغدغه عبور آزاد راه از داخل شهر رودبار را نخواهند داشت ….
دوم اینکه گردشگران و مسافران با فرهنگ بسیار کهن رودبار که بیش از ۲۵۰ هزار سال قدمت دارد آشنا می شوند و در آمد زایی می کنیم ….
سوم اینکه کسب و کارهای جدیدی به راه افتاده تا جوانان بیکار جذب آن شده و اشتغالی پایا را ایجاد کنیم …
اصفهان و رودبار دوشهر ایران هستند که دو رودخانه مهم زاینده رود و سفیدرود از داخل آن عبور می کنند...اما اصفهانیها چه پروژه های ایجاد کرده اند اما ما چه کرده ایم …..؟من سعی خواهم کرد به آسیب شناسی آن بپردازم که چرا ما عقب افتاده ایم با این همه ظرفیت های گردشگری در زمینه های باستانی و طبیعی و موهبت های خدادادی….