
درفک خبر/ استان گیلان در آستانه میزبانی رویدادی قرار دارد که اگر درست مدیریت شود، میتواند مسیر تازهای در همکاریهای منطقهای ایران باز کند؛ و اگر همین فرصت هم صرفاً در حد یک مراسم و عکس یادگاری باقی بماند، باز هم یک امکان مهم از دست خواهد رفت. «اولین اجلاس استانداران استانهای ساحلی کشورهای حاشیه […]
درفک خبر/ استان گیلان در آستانه میزبانی رویدادی قرار دارد که اگر درست مدیریت شود، میتواند مسیر تازهای در همکاریهای منطقهای ایران باز کند؛ و اگر همین فرصت هم صرفاً در حد یک مراسم و عکس یادگاری باقی بماند، باز هم یک امکان مهم از دست خواهد رفت. «اولین اجلاس استانداران استانهای ساحلی کشورهای حاشیه دریای خزر» در ۲۷ و ۲۸ آبان ۱۴۰۴ برگزار میشود؛ رویدادی که برخلاف بسیاری از نشستهای تشریفاتی، پتانسیل آن را دارد که خروجی ملموس اقتصادی، ترانزیتی و زیستمحیطی برای گیلان و کشور ایجاد کند.

چند نکته باعث میشود این اجلاس صرفاً یک برنامه نمادین نباشد:
۱. تثبیت حضور منطقهای ایران در زمانی که فشارهای سیاسی خارجی بالا رفته است
در شرایطی که برخی قدرتها در تلاش برای انزوای ایران هستند، فعالسازی ظرفیتهای خزر ابزاری عملی برای حفظ تعاملات منطقهای است. ایران، به جای واکنش صرفاً سیاسی، با خلق یک چارچوب همکاری میان استانهای ساحلی پنج کشور، پیام روشنی به بازیگران غربی میدهد:
مسیر تعامل ایران از منطقه میگذرد، نه از حاشیهنشینی در معادلات بینالمللی.
۲. تبدیل گیلان به حلقه فعال کریدور شمال–جنوب
سالها درباره اهمیت ژئوپلیتیکی گیلان صحبت شده، اما خروجی عملی آن محدود بوده است. این اجلاس فرصتی است که استان:
موقعیت خود در کریدور شمال–جنوب را پررنگتر کند، مسیرهای ریلی و دریایی را از حالت بالقوه به پروژههای قابل اجرا نزدیک کند، و سهم خود را در ترانزیت منطقهای تعریف کند.
اگر مدیران استان نتوانند از این فضا برای جذب پروژههای مشخص استفاده کنند، بیشک فرصتسوزی بزرگی رخ خواهد داد.
۳. ارائه ظرفیتهای اقتصادی گیلان به بازارهای روسیه، قفقاز و آسیای میانه
حوزههای کشاورزی، صنایع غذایی، بندر، شیلات، گردشگری و صنایع کوچک، سالهاست از نبود چتر هماهنگ صادراتی رنج میبرند. این اجلاس نخستین باری است که گیلان میتواند ظرفیتهای خود را نه در حد نمایشگاهی، بلکه در سطح مذاکره مستقیم با استانهای تاثیرگذار کشورهای همسایه مطرح کند.
حضور بخش خصوصی و نخبگان اقتصادی، اگر هوشمندانه سازماندهی شود، میتواند نتایج عملی در صادرات و جذب سرمایه به همراه داشته باشد.
۴. بازکردن پرونده محیطزیست خزر و تالاب انزلی در سطح فراملی
تالاب انزلی و وضعیت اکولوژیک خزر سالهاست از مرزهای استانی عبور کرده و به موضوعی منطقهای تبدیل شده است.
این اجلاس فرصتی است برای اینکه گیلان، از جایگاه مطالبهگر وارد نقش تنظیمگر شود و موضوعات زیستمحیطی را به بخشی از توافقات و همکاریهای مشترک تبدیل کند. اگر این فرصت نادیده گرفته شود، بحرانهای زیستمحیطی آینده امکان مدیریت کمتری خواهند داشت.
۵. تجربه تازهای از دیپلماسی استانی
حضور استانداران روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان – در کنار استانهای ساحلی ایران – میتواند مدل جدیدی از همکاری محلی-منطقهای ایجاد کند؛ مدلی که تاکنون کمتر در سیاست خارجی ایران جدی گرفته شده است.
اگر این نشست تنها به صدور بیانیه ختم شود، اتفاق مهمی رخ نمیدهد. اما اگر به شبکهسازی مستمر میان استانها تبدیل شود، میتواند یک مسیر دیپلماسی مکمل برای کشور ایجاد کند.
فرصتی که اگر جدی گرفته نشود، تکرار نخواهد شد.
گیلان در موقعیتی است که یا میتواند نقش واقعی خود را در پیوند ایران با اوراسیا تثبیت کند، یا بار دیگر در حد میزبان یک رویداد بزرگ اما بدون خروجی باقی بماند.
این اجلاس باید:
– پروژههای اقتصادی مشخص
– مسیرهای ترانزیتی قابل اندازهگیری
– تفاهمات محیطزیستی اجرایی
و برنامه همکاریهای پیگیرانه پس از اجلاس
به همراه داشته باشد.
در غیر این صورت، عنوان «فرصت تاریخی» تنها یک شعار خواهد بود.
گیلان میتواند بازیگر منطقهای باشد؛ اما فقط اگر این اجلاس آغاز یک مسیر باشد، نه پایان یک مراسم.