يسجمهور روحاني هنگام ارائه لايحه بودجه 1398 کل کشور به مجلس شوراي اسلامي گفت: حرکتهاي مخفي در بودجه بايد آشکار شود. وي بر ضرورت شفافسازي در کشور تأکيد کرد و گفت براي مقابله با فساد و رانت، راهي جز شفافيت و تکميل دولت الکترونيک نداريم.
هرچند سؤال اساسي در اين موضوع متوجه خود رئيسجمهور است که چرا اجازه دادهايد در بودجه کل کشور حرکتهاي مخفي وجود داشته باشد و چرا براي شفافسازي خود شما پيشقدم نميشويد؟ ولي از آنجا که بعضي امور از اختيار رئيسجمهور خارج است، انتظار چنداني از وي براي پاسخ دادن به اين سؤالها نبايد داشت. آنچه در اين زمينه مهم است پرداختن به موارد باقيمانده است که در لايحه بودجه قابل مديريت هستند به نحوي که با آنچه در اختيار دولت است، بهگونهاي اقدام شود که مشکلات عامه، مسائل معيشتي و نيازهاي فوري و ضروري حل و فصل و برطرف شوند و بخش قابل ملاحظهاي از بودجه صرف امور غيرضروري نشود و به مواردي اختصاص نيابد که نبايد از بودجه عمومي ارتزاق کنند.
يک نمونه، نهادهاي پرتعدادي هستند که در حوزههاي علميه در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي سر برآوردهاند و هرکدام يا رديف دارند و يا زيرمجموعه رديفهاي ديگر هستند. چه بسا وجود اين نهادهاي فرهنگي، آموزشي و پژوهشي لازم باشد ولي نکته مهم اينست که حوزههاي علميه با تمام اجزاء و زيرمجموعههايشان نبايد به دولت وابسته باشند. تأکيد مکرر امام خميني و مراجع تقليد بر ضرورت استقلال حوزههاي علميه به همين نکته نظر دارد. ترديدي نيست که حوزه علميه و نهادهاي مرتبط با آن فقط در صورتي ميتوانند استقلال خود را حفظ کنند که با بودجه خودشان که داوطلبانه توسط مردم تأمين ميشود ارتزاق کنند و بودجه دولتي، آنها را وابسته، تابع و قابل انعطاف و تغيير در برابر سياستهاي دولت و حاکميت بار ميآورد و اين خطر بزرگي براي رجال دين است.
خطر بزرگتر اينست که با وابسته شدن حوزههاي علميه به بودجههاي دولتي، ارتباط مردم با حوزهها بهتدريج قطع ميشود و روزي فرا خواهد رسيد که مردم احساس ميکنند ضرورتي ندارد به حوزههاي علميه و نهادهاي ديني کمک مالي کنند. در چنان وضعيتي پشتوانه مردمي هزارساله حوزههاي علميه از بين ميرود و نهاد مهمي که در طول قرون به دليل رابطه تنگاتنگ با مردم توانست مستقل بماند و صراط مستقيم دين را طي کند و آن را به نسلهاي بعدي منتقل نمايد و با تکيه بر استقلال خود توانست با قدرتهاي ظالم و حاکميتهاي طاغي مقابله کند، فلسفه وجودي خود را از دست ميدهد. هماکنون هرچند ممکن است افراد و نهادهايي در حوزههاي علميه از اينکه از پستان دولت و حاکميت ارتزاق ميکنند خشنود باشند ولي اگر آيندهنگر باشند و به پشتوانه هزارساله خود نگاه کنند، به اين نتيجه خواهند رسيد که راه درستي را در پيش نگرفتهاند و هرچه اين راه را بيشتر ادامه دهند بيشتر به خود و نهادهاي ديني لطمه وارد خواهند کرد.
در خارج از حوزههاي علميه نيز مؤسسات و نهادهايي وجود دارند که يا ضرورتي براي ادامه کار آنها نيست و يا ميتوانند بودجههاي فعلي را به نصف يا کمتر از نصف تقليل دهند تا با اين صرفهجوييها مشکلات عمومي، مسائل معيشتي و نيازهاي فوري و ضروري جامعه حل شود. حادثه آتشسوزي در يک مدرسه زاهدان و جان باختن چهار دانشآموز در آن حادثه، در آستانه ارائه بودجه کل کشور به مجلس اين هشدار را بايد با خود داشته باشد که دولت و نمايندگان مجلس قبول کنند که اختصاص بودجه به بسياري از موارد غيرضروري در شرايطي که بسياري از دبستانها فاقد امکانات اوليه هستند و حتي در بسياري از نقاط محروم مدرسه و کلاس وجود ندارد، يک گناه نابخشودني است.
نمايندگان مجلس، از فرصتي که دارند براي جلوگيري از حرکتهاي مخفي در بودجه استفاده کنند و گام اول را براي شفافسازي بردارند و ثابت کنند که نمايندگان واقعي مردم هستند.