درفک خبر/ورود انقلاب اسلامي به دهه پنجم عمر پر برکت خود اقتضائاتي را به همراه دارد که بدون توجه به آن نميتوان با حرکت در مسير تحقق آرمانهاي انقلاب موفق بود. شايد مهمترين اقتضاء آن را بايد در بيانيه راهبردی گام دوم انقلاب اسلامي جستجو کرد که مقام معظم رهبری با ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، به تبیین ویژگیهای مسیر پر افتخار پیموده شده در چند دهه گذشته و برکات انقلاب اسلامی در رساندن ایران به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل « نيروي جوان متعهّد» در پيشبرد گام هاي انقلاب اسلامي تاکيد ورزيده و آنان را محور تحولات دهههاي آتي پيش روي کشور دانستهاند. البته به فرموده ايشان «نه هر جواني؛ جواني که احساس تعهّد کند، احساس مسئوليت کند.»
نسل جوان بطور طبيعي داراي ايدههاي نو براي اداره جامعه است. چرا که از منظرگاه متفاوت به مسائل مينگرد و دنياي ذهني او متفاوت از پيشينيان است. اين ويژگي ميتواند مولد فرصت هاي مناسبي براي تحول و تکاپو در هر جامعه اي باشد. در کنار اين ظرفيت ذاتي، ميل به تحول، تغيير و پيشرفت نيز در جوانان موج ميزند. جوان در ابتداي پويايي زندگي است و انگيزه ها براي برخورداري از لذات زندگي و تجربه آزمونهاي متفاوت او را به جنب و جوش انداخته است. دوران جواني را ميتوان نقطه اوج تجلي اراده سالاري دانست. نيروي جواني برآمده از سه مولفه انرژي، اميد و ابتكار است که ميتواند آن را مبدل به موتور محرک جامعه نمايد.
حضور جوانان در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و در دوران شکلگیری نظام جمهوری اسلامی نشان داد: «انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایه پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریّت شدند؛ روحیه و باور “ما میتوانیم” به همگان منتقل شد؛ تحریم دشمنان، اتکا به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد.»
میدانداری جوانان و ورود آنها به عرصه مدیریت در روزهای آغازین انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله دفاع مقدس دقیقا همان نقطه عطفی بود که باعث شد انقلاب نوپای ملت ایران بتواند در مقابل انواع مشکلات و تهدیدات داخلی و خارجی مقاومت کند و اتفاقا امتحان های مختلف را با سربلندی پشت سر بگذارد. نکتهای که به نظر میرسد این روزها مغفول مانده و حتی قانون منع بکارگیری بازنشستگان هم نتوانست چندان به کنار رفتن برخی مدیران سنتی و حضور جوانان در عرصه مدیریت کشور کمک کند.
مقایسه سن مسئولینی که در سالهای بحرانی ابتدای انقلاب بهخصوص در دوران هشتساله دفاع مقدس مسئولیت پستهای کلیدی کشور را به عهده داشتهاند با مسئولان فعلی شاید ضرورت جوانگرایی را بیش از پیش نشان دهد، چرا که به اذعان بسیاری از خود همین مسئولین در آن روزها کارآمدی، نشاط و نوآوری بیشتری در کشور دیده میشد. میانگین سنی ۳۲ مسئول اصلی کشور در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی تنها ۴۱ سال بود و بسیاری دیگر از مدیران در ردههای مختلف مدیریتی با سنین کم به خوبی توانستند از گردنههای سخت عبور کنند. اما امروز شاهد این موضوع هستیم که پس از گذشت ۴۰ سال همچنان بعضی از همین مدیران در مناصب بالای مدیریتی حضور دارند و با نسپردن مسئولیت به جوانان و اعتماد نکردن به آنها، انگار فراموش کردهاند که خودشان هم روزگاری در سنین پایین توانستند از پس مدیریت در سطوح بالا بربیایند.
در بیشتر کشورهای پیشرفته جهان مدیرانی که سن آنها بالا میرود در اتاقهای فکر و مشاوره حاضر میشوند و صحنه اجرایی کشور را به دست جوانترها میسپارند و با مشاورههای خود و در اختیار گذاشتن تجربیاتشان سعی در کمک به حل مشکلات کشور دارند اما در ایران، برخی مدیران سن و سالدار و باتجربه فکر میکنند خدمت کردن تنها و تنها نشستن بر پشت میزهای مدیریت است و سپردن امور به جوانان را به دلیل بیتجربگیشان اشتباه میدانند .اگر زمام ادارهی بخش های گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ چشم امید به جوانان میتواند حلال بسیاری از مشکلات کشور باشد و تنها کافی است برخی از مسئولین و مدیران با اعتماد به جوانان و سپردن امور کشور به آنان راه را برای روزهای پرامید و موفقیتآمیز هموار کنند. روزهایی که با توجه به فشارهای همهجانبه و روند فعلی، اگر بدون حضور جوانان و نیرو و انگیزه آنها و اعتماد به آنان، فرا برسد، شاید چندان امیدوارکننده نباشد.
تقابل امروز جمهوري اسلامي با دشمن نيز که به روزهاي سخت و حساسي رسيده و استکبار جهاني با همه توان براي ضربه زدن به نظام اسلامي و ملت ايران به ميدان آمده است، نيازمند ميدان داري جوانان است. مواجهه همهجانبهاي که با محوريت جنگ اقتصادي دشمن اين روزها شاهد آن هستيم، سناريوي چند لايهاي است که راه مقابله با آن نيز هوشمندي و تدبير مسئولين و ملت را ميطلبد. يکي از ملاحظات مهم در مقابله با اين جنگ اقتصادي بهره گيري از نبوغ و توانمندي جوانان است. جوانان کشور امروز نيز در صف اول مدافعان اين سرزمين قرار دارند. بهره گیری از این قشر در امور تصميم گيري کلان کشور اين امتياز را براي کشور و ملت به همراه خواهد داشت که از تهديدات و ارعاب دشمن نهراسيده و شجاعانه در دفاع از حقوق ملت در عرصه هاي مختلف قدم بردارند.
حال امروز روز کار و حرکت دولت، مسئولان، ملت و بخصوص جوانان است که باید ظرفیتهای بلااستفاده فراوان و گسترده کشور را شناسایی و بهره برداری کنند.. استفاده از ظرفیتهای کشور نیازمند حرکت و تلاش و اعتماد به جوانان است.
جامعه ایران، جامعه جوانی به شمار می رود که اکثر جوانان آن تحصیلکرده دانشگاهی و آماده ورود به عرصه های مختلف اجرایی در کشور هستند، اما بر خلاف این ویژگی، ساختار بروکراتیک کشور همچنان در دست نسل اول انقلاب قرار دارد و جابجایی نخبگان در ساختار با کندی صورت می گیرد. امری که منجر به ناامیدی و عدم تعهد نسل جوان به آرمان ها و اهدافی می شود که برای بهبود زندگی مردم تحقق آنها ضروری است.
جوانگرايي در تقابل با شايسته سالاري نيست. اينگونه نيست که بتوان با تاکيد بر جوانگرايي، شايستگان را حذف نمود و يا آنکه امور را به دست جواني سپرد که شايستگي و تخصص انجام کاري را ندارد! بدون شک سپردن امور به جوانان شايسته و صاحب صلاحيت است و بايد نسبت به اين شاخص دقت لازم نمود تا رويکرد حکيمانه اتخاذ شده به فساد و ناکارآمدي نينجامد.
مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی باید مسئولیت داشته باشند و شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند.
مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمّی از آن نتیجهی موج جمعیتی ایجاد شده در دههی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. که بسیاری از آنان دارای تحصیلات عالی، رتبهی دوّم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ این ها ثروت عظیمی برای کشورهستند که هیچ اندوختهی مادی با آنها قابل مقایسه نیست. جوانان به دلیل ویژگی سنی و همچنین آرمانگراتر و فعالتر بودن نسبت به افراد مسن در گام دوم انقلاب نقش مهمتری بر عهده دارند.
واقعيت آن است که کسب قدرت و در اختيار داشتن مناصب کليدي، موقعيت حساسي است که بسياري براي دستيابي به آن چشم طمع دارند و حاضرند براي دستيابي به آن هر اقدامي کرده و خطوط قرمز فراواني را زير پا بگذارند. متاسفانه تجربيات تلخ سال هاي اخير حکايت از آن دارد که حضور انگشت شمار جوانان در مناصب مديريتي و تصميم سازي کشور، اغلب تحت نفوذ روابط و آقازاده محوري بوده است. اين روند ميتواند آينده جوانگرايي در مديريت کشور را تهديد کرده و به انحراف بکشاند و به وضعيتي ضد آنچه انتظار ميرفت تبديل کند! براي مقابله با اين خطر از هم اينک بايد چاره انديشي نمود و کاري کرد تا روند دستيابي به مديريت در کشور مبتني بر شايستهسالاري رقم بخورد و مسير براي سپردن امور به جوانان شايسته و صاحب صلاحيت فراهم آيد.
تحول و پیشرفت کشور در گرو تشکیل یک مجلس نو و کارآمد است. با نقش آفرینی جوانان در این عرصه، می توان به ظهور مجلسی نسبتا جوان و با تجربه امید داشت؛ با نگرشی نو و چهره هایی نو، حرکت پیشرفت ایران اسلامی با سرعت بیشتری انجام می شود. امروز زمان اصلاح ریل گذاری در مسیر سیاست گذاری کشور است. که با این کار می توان با مجلسی کارآمدی روبرو بود.
رأی دهندگان با اعتماد به کاندیداهای جوان می توانند از آنها برای حضور در مجلس حمایت کنند، یقیناً روحیه جوانگرایی یکی از روحیاتی است که حلال بسیاری از مشکلات کشورمان خواهد بود و میزان توجه به جوانان میتواند اثرات پر خیر و برکتی در اداره سیستم کشورمان داشته باشد. مجلس یازدهم باید با استفاده از تمامی ظرفیتها در بُعد نظارت و قانونگذاری به گونهای شکل گیرد که گرهگشای مسائل مردم در همه زمینهها به ویژه مشکلات معیشتی و اقتصادی باشد، شهرستان رودبار با تمام ظرفیت های بالقوه خود از جمله: ظرفیت های گردشگری، منابع طبیعی، معادن و… در شرایط فعلی به مدیران ریسکپذیر نیاز دارد و این ریسکپذیری، شجاعت و انرژی مضاعف در مدیران جوان می تواند تغییرات موثری در سطح شهرستان ایجاد کرده و به پیشرفت آن بیانجامد.
اعتماد به جوانان و انتخاب آنان برای مدیریت کلان کشور سبب تغییر به نفع مردم خواهد شد. امید است دوم اسفند در اولین انتخابات گام دوم انقلاب عزیز با برگزیدن اصلح ترین فرد برای کرسی مجلس شورای اسلامی شاهد برآورده شدن انتظارات و خواسته های مردم باشیم.
آقای محمد میرزایی فتح کوهی
چرا گمان کردید و می کنید که مردم شهرستان رودبار از یک سوراخ عقرب دو بار گزیده می شن در حالی که اصلا ان قدر عقل و هوش اجتماعی – سیاسی و رسانه ای پیدا کردن که اصولا دست تو سوراخ موش هم نمی کنن چه برسد به عقرب و مار…
تو که خودتو مجری سفرهای دولت احمدی نژاد و بعد هم معاون اول دولت روحانی معرفی کردی و … این همه زرق و برق بخشیدی به خودت حتی با ادعای صرفا ادعای اصلاح طلب بودنت دور قبل همان عناصر منفعل و مغفول شورای اسمی سیاست گذاری اصلاح طلبان شهرستان رودبار که اصلا ماهیت و هویت و اصلا وجود خارجی مشخص و معلومی نداشته و نداره مورد اقبال و تاییدشون قرار نگرفتی تا عارف به جای این که دست جمالی رو با حدود 8000 رای برای دور اول و دوم بالا ببره که تبدیل به 28000 شد بیاد دست تو رو همون دور اول بالا ببره اون وقت با چه اعتماد به سقفی اومدی و از پیروزی در انتخابات دم می زنی؟
اگه اقبال با تو یار بود همون دور قبل که جو اصلاح طلبی و عناصر نفوذی مثل تو شرکت کردین شانص با تو و امثال تو یار می شد مطمئن باش نه یک بار دو بار بلکه صد بار هم شرکت کنی همان سرنوشت اکبر زاده مبتلا و دچار می شی هر چند اونو بر چسب مخزن بهش زدن تا نا کارترش کنن در حالی که هرگز مخزن ازش لفظی هم حمایت نکرد!!!
چرا وقتی تا جایی همایش و فلانه سعی کردی و می کنی که بی ربط و اصلا نمی شناسی فلان مسئول رو بری و باهاش عکس یادگاری ثبت کنی تا مثلا تو البوم خودت به مردم بگی یعنی نشون بدی که قدرت مندی و با شخصیت هایی دوست و رفیقی و در ارتباطی در حالی که اصلا نمی شناسندت!!!!
دست بردار
دور قبل که شخصیت کاندیداتوری نمایندگی مجلس رو به لجنزار کشیده بودی و چند تا از این خانوم های عطر و کتاب فروش دوره گرد رشتی رو با آرایش غلیظ و … که جای گفتن نیست برای تبلیغ خودت به نقاط مختلف شهرستان رودبار فرستاده بودی می خوای انکار کنی؟
اینارو همه تو رودبار فهمیدن
بگو تا حالا چه کار مثبتی برای شهرستان رودبار انجام دادی تویی که مثلا به قول خودت تو دولت یه جورایی بودی
پس اعتماد به امثال تو و اون … که مجبور به مداحی و دلقک بازی شدین حکایت خنجر به خودی ان هایی هست یا بهتر بگویم همان حدود دو هزار نفری هست که قراره به شما رای بدن
و ایضا این رو هم بخوان
زمین برید اسمان برید انتخابات مجلس یازدهم شهرستان رودبار حول محور
1 – مهرداد گودرز وند چگینی حدود 15000 رای
2 – منوچهر جمالی سوسفی حدود 6000 رای
3 – کاظم ارجمندی کلشتری حدود 5000 رای
4 – عطا اله حکیمی حدود 4000 رای
حالا حدود 500 تا پایین تر یا بالاتر قرار و همین طور هم خواهد شد
دیگه این بازی های سیاسی – رسانه ای گسترده چیه که تحت عنوان شورای ائتلاف نیروهای انقلابی شهرستان رودبار به راه انداختن؟!
آقای مدیر مسئول و سر دبیر محترم درفک خبر:
اول عرض سلام و ادب و احترام
لطفا چند نفر از خبرنگارهای زبده و متخصص در این امور رو مامور کن و بگوئید تا در مورد وجود خارجی شورای ائتلاف نیروهای انقلابی شهرستان رودبار تحقیق و تفحص کنن که اصلا وجود خارجی دارد؟! این آقای علی اصغر لطیفی و امثالهم که از جیرنده و هرزویل و کلشتر و لیاول و خلسر و سرخن و دارستان و لاکه و … زمانی از طریق عضویت در بسیج و بعد هم سپاه و بعد هم با سفارش غیر متعارف از طریق قدرت های سیاسی بومی و بدون آزمون استخدامی وارد سیستم نظام خودشونو جا زدن بعد هم مخبر محلی دفتر نظارت شورای نگهبان واحد شهرستان رودبار شدن و هستن و دایم در حال تولید اطلاعات نادرست و غلط و جنگ رسانه ای و درست کردن موج های حبابی سیاسی – اجتماعی – رسانه ای بودن و هستن و خودشان را نیروهای انقلابی جا زدن!!! آیا خبر ندارن که زهر چشم گیری و امتیاز گیری از کاندیداهای بالقوه ی پیروزی در شهرستان رودبار خیلی وقت ها پیش توسط آقا بالا سرهای انقلابی نما و ارزش نما و اصول نما و فرصت طلب و منفعت طلب و رانت خوار و میراث خوار و … آن ها انجام شده و خیلی از پست های اصلی مهم شهرستان که با مشورت و تایید نماینده ی دوره یازدهم مجلس در شهرستان رودبار قراره نصب بشن از حالا نفراتشو بین خودشون تقسیم و سهم کردن!!! من که این بیرون گود هستم همه رو دقیقا می تونم حدس بزنم بعد چرا با ایجاد یه شورای کذایی و کذب محض که اصلا وجود خارجی و فقط اسم رسانه ای پروپاگاندی به ان داده اند سعی در نفوذ و تغییر و جلب نظر مردم دارن؟! مردم بهتر از همه آن ها و ایادی فاسد آن ها رو می شناسن و به خوبی می دانن که وضعیت بحرانی جامعه ی ایران امروز دقیقا نتیجه ی وجود و نفوذ و دخالت عناصر نا مطلوبی مثل همان هاست که دوره ی ان ها به پایان رسیده و به زودی مورد غضب الهی قرار خواهند گرفت
مردم دارای هوش مناسب اجتماعی و سیاسی و رسانه ای هستن و فریب و گول و مغفول تند روهای افراطی و امثالهم رو که زمانی هم گروهای و عناصر فشار تو شهرستان بودن رو نمی خورن
کدام نیروی انقلابی تا چه برسد به نیروهای انتقلابی؟! یک نفرشونو اسم ببر؟ مثلا علی اصغر لطیفی جیرنده ای؟هههههههههههههههه
کدام حزب یا جریان تا چه برسد به شورای ائتلاف نیروهای انقلابی شهرستان رودبار یک حزب اصلا یک گروه تشکیلاتی رو اسم ببر؟ مثلا حلقه های شیطانین که در …. جلسه هم اندیشی برای تخریب فلانی و فلانی گذاشتن و می ذارن؟ ههههههههههههههه
این ها کاملا باید جمع بشود که انشا اله به زودی از سیستم نظام و کشور حذف و پاک خواهند شد به برکت شهید سرباز قاسم سلیمانی که عمری با همین افراد و عناصر و جریانات جمود و فاشیستی جنگید
اندکی تحمل که سحر خیلی نزدیک است…